و گویند بشر هماره سودایی پرواز بوده است وساده انگارانه وپندارندآنچه اکنون بدان دست یافته ،همان آرزوی دیرینه است که در نهاد او نهاده اند.
غافل که آنچه او را مبتلای آن نوشته اند،در آسمان پر زدن ودر ابرها غوطه ور شدن نیست .
پرواز برای ما نه آن است که بدان دل خوش ساخته اند.
پرواز برای ما،جداشدن از زمینی نیست،آنسان که ماندن ،چسبیدن به آن …
پرواز برای ما،به آسمان رسیدن نیست،کهکشان در نوردیدن نیست…
اصلا،پرواز برای ما آسمان وزمینی ندارد.در زمینی سکنی گزیدن همان واز آسمان گذشتن ،همان.
نه از یک آسمان،بل،تا آنجاکه حتی ملک را نیز بال بسوزد.
وگویااز همین روست که مارا بال ندادند؛شاید،تا بتوانیم پرواز برای ما،بال زدن نیست،پریدن نیست.
بال زدن وپریدن واوج گرفتن،برای پرنده هاست…
انسان فقط پرواز می کند؛یعنی پروانه می شود…اوج نمی گیرد،عروج می گیرد…
باوراگرندارید،شـــــاهد بیــــاورم..؟
والسلام
مشاهده شده در کتاب شاهد بیاورم ،اثر علی اکبر بقایی،ص5.
آخرین نظرات