عفاف ،حالتی درونی ونفسانی است که زمینه گرایش فردبه پوشش وحجاب را فراهم می سازد.در تعریف عفت آمده است :
عفاف ،به دست آوردن حالتی برای نفس است که از غلبه شهوت بر آن جلوگیری می کند.
این تعریف ،جامع ترین مفهومی است که برای عفت بیان شده است واز آن می توان نکات زیر را دریافت نمود:
*عفت ،اکتسابی است وباید از طرق متفاوت همچون مطالعه وتحقیق ،دعا ودرخواست از خداوند متعال ،اربتاط با آگاهان ،دقت در رفتار عفیفانه دیگران وبه ویژه با الگوگیری از مادر ومربیان ودیگر افراد عفیف آن را کسب نمود.
*عفت،حالت است نه ملکه که پس از حصول آن ،در معرض خطر قرار نگیرد.به این معنا که باید پیوسته مراقب عفت خویش باشیم وسطح آگاهی خود را بالابرده وبا عفیفان در ارتباط باشیم تا این حالت نفسانی از بین نرودویا کمرنگ نشود(حال در نقابل ملکه قرار داردوحیا ملکه است اما عفت حال وحالت است).
*در افراد عفیف نوعی نگاهداشت و بازدارندگی نسبت به غلبه شهوات وجود دارد و هرگز عفاف معنای سرکوبی غرایز و شهوات را نمی تابد .ظاهرا در تعریف فوق،چیرگی شهوت بر عقل مورد نظر است که عفت مانع آن می گردداز این رو در روایات می خوانیم «من عقل عف»کسی که عاقل است عفت دارد.
*عفاف از آنجا که حالتی درونی است و به نفس آدمی بر می گردد،جنسیت بردار نیست یعنی زن و مرد بودن دخالتی در این حالت نداردو در واقع فرا جنسیتی است و از طرفی فرامکانی و فرازمانی است چون زمان و مکان هم در مورد نفس که از مجردات است معنا ندارد،پس فرد عفیف_اعم از زن ومرد_در هر زمان و هر مکانی حالتی عفیفانه دارد.
واژه عفت به معنای قناعت و خودداری در امور مالی هم استفاده شده است چنان که در قرآن کریم می فرماید:آن کسی که توانگر است_از خوردن مال یتیمی که تحت سرپرستی اوست_خودداری ورزد.
بنابراین عفت به دو معنای خودنگهداری در مقابل حرام و قناعت به کار برده می شود و چنان که در کتب لغت ذکر شده عفت ،خود نگهداری از چیزی که حلال نیست
باز گفته شده :عفت خودداری از حرام ودرخواست از مردم است .می توان گفت :عفاف حالتی است درونی که انسان را از گناه حفظ کرده وباز می دارد وهدایتگر رفتارهای بیرونی آدمی همچون حجاب وپوشش ،پاکی نگاه وسخن ،طهارت فکر و…است .
علمای اخلاق سرکوبی شهوت را که امری غیر عقلایی است به «خمودی»تعبیر کرده اند وافراط ولاقیدی در امور جنسی وشهوت را به «شره»که هردوموردمذموم شمرده است .«عفت»در واقع حد اعتدال بین «خمودی»و«شره»است که تجویز علمای اخلاق وموجب جهت دهی به غریزه انسانی می باشد.
به عبارتی وقتی نیروی درونی عفاف در افرادانسانی _اعم از زن ومرد_ایجادشود،زمام امور به دست عقل می افتدوغریزه هایی مثل شهوت ،غضب ووهم در جایگاه خود اجازه بروز وظهور می یابندواینگونه میزان بزهکاری های اجتماعی وآسیب های روانی فردی واجتماعی کاهش می یابد
مشاهده شده در کتاب عطر عفاف،اثر ناهید طیبی ،صص21-22-23
آخرین نظرات