مدرسه علمیه حضرت زینب میناب

علی اکبر در سال 33هجری بقه دنیا آمد. مادرش،لیلی،دختر ابن مرةبن عروة ثقفی است. او از برادر خود علی

<امام سجاد>بزرگ تر بود و از این رو ملقب به اکبر شد. او در سیما،زیبا تعرین و در سیرت،بهترین مردم بود و چون در پیکار کربلا شرکت کرد،27یا 28 سال یا از عمرش گذشته . برخی نیز او را جوانی 17یا 18 ساله دانسته اند

علی اکبر،نخستین فرد هاشمی است که به سوی میدان رزم رفت .

او چون شهادت همه یاران را دید،نزد پدر آمد و اجازه میدان خواست امام به او اجازه فرمود و نگاه مأیو سانه ای به او کرد و در حالی که اشک از دیدگانش جاری میشد فرمود:

خدایا تو شاهد باش که جوانی به مبارزه با آنان میرود که در اندام،اخلاق و گفتار ،شبیه ترین مردم به پیامبرت است .ما هرگاه شوق دیدن رسولت را داشتیم،به او مینگریستیم.

مشاهده شده در کتاب:چهره ها در حماسه کربلا/نوشته محمد باقر پور امینی/ص129

سلمان محمدی این گونه مورد خطاب رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)قرار می گیرد:      

«ای سلمان هر کس دخترم فاطمه را دوست بدارد در بهشت همراه من خواهد بود و هر کس با او دشمنی کند در جهنم است.ای سلمان دوستی فاطمه در صد جایگاه سودمند است که آسان ترین آنهامرگ قبر میزان روز محشر صراط و محاسبه است. هر که فاطمه از او خشنود باشد.من از او خشنودم. هر که از او خشنود باشم خدا از او خشنود است. هر که فاطمه از او خشم گیرد من بر او خشمگینم و هر که من از او خشمناک باشم خدا بر او خشمناک خواهد بود .ای سلمان وای بر کسی که بر او و شوهرش علی ستم روا دارد و بدابه حال کسی که خاندان و پیروانش وبیازارد».

مشاهده شده در کتاب معارف فاطمی /نوشته مجید جعفر پور /ص16.

بی سیم چی حمید به گوش کرد و گفت : «آقا حمید شهید شده» آقا مهدی (باکری) یکی از بچه ها را فرستاد ببیند درست می گوید یا نه. آمد و گفت: « درسته ، شهید شده. الان هم زیر پل مانده» آقا مهدی گفت: « انا لله و انا الیه الراجعون. خودت دادی ، خودت هم گرفتی. فقط شکرت!» بچه ها اصرار داستند بروند جنازه را بیاورند، اما آقا مهدی گفت: « اگر بروید جنازه همه بسیجی ها را بیاورند، می توانید جنازه حمید مرا هم بیاورند. نمی توانم ببینم چند نفر دیگر به خاطر حمید شهید شوند.» دلیل آوردند، گفتند زن دارد ، بچه دارد، چشم به راهند. که آقا مهدی گفت: «آنها با من ، خودم جوابشان را می دهم.»

مشاهده شده در فصلنامه معرفتی، تربیتی، بصیرتی و مهارتی نور اندیشه/ سال سیزدهم/ زمستان 97، ص 95.

دین دستور العمل زندگی است و استمرار در امر تبلیغات دینی نیز ضرورتی انکار ناپزیر است .                   درواقع تبلیغ و مذهب لازم و ملزوم یکدیگر هستند.تبلیغ همراه با دین ارتباطی تنگاتنگ دارد واین مقوله  باید در هر زمان و شرایطی مورد توجه مسئولان امر قرار گیرد . با توجه به تغیراتی که همواره در شرایط جامعه و افکار عموم ایجاد میشود استمرار و تکرار فعالیت در راستای تبلیغات دینی ضروری است در واقع فعالیت در این عرصهباید مطابق شرایط روز طراحی و اجرا شود .شیوه ارائه و بیان تبلیغات دینی توسط مبلغین و روحانیتکه میشود آنرا در یک عبارت کلی به عنوان<<سازمان تبلیغ دین>>نگریست باید با توجه به شرایط روز و مقتضیات زمان بوده و از تجهیزات و امکانات روز نیز برای فعالیت و عملکرد مطلوب و تاثیر گذار استفاده شود. تغیرات به وجود آمده در دنیای معاصر از ادله ضرورت رهیافت جدید به عرصه های نوین است . افکار اندیشه ها ئ آرمان های مخاطبان امروزی در اثر ابزارها و شیوههای نوین و پیشرفت علوم وفنون انفجتر اطلاعات و…از سادگی به خبرگی از کم اطلاعی به پر اطلاعی و از آرامش به اضطراب رسیده است. مخاطب دیروزی تبلیغ دین به افسردگی و اضطراب ناشی از شهرنشینی مبتلا نبود.دیروز مبلغ دین با جوانانی که تحت هجوم همه جانبه فرهنگی فیلم و موسیقی مبتذل واقع شده اند مواجه نبود اگر دیروز مبلغ با اندک زحمتی میتوانست میوه شیرین اقناع را بچشد امروز تغییرات به وجود آمده درزندگی انسان ها -چه مثبت و چه منفی-دستیابی به آن میوه شیرین را با سختی همراه کرده است.جایگاه دین در اندیشه انسان معاصر خداشناسی او توجه ویژه اش به حس و تجربه درفاه و سطح زندگانی انسان معاصراطلاعات و ارتباطات در زندگی او بحران های فراروی و غیره از اموری است که دست خوش تغییرات اساسی قرار گرفته و ضرورت راه یابی به عرصه های نوین را در تبلیغ دلیل مدلل و موجه می سازد.