درذکر چند کلمه موجزه منقوله از حضرت هادی علیه السلام
اول:قال علیه السلام:”من رضی عن نفسه کثرالساخطون علیه“،هرکه راضی و خشنود شد از خود و پسندید خود را،بسیار شود خشمناکان براو.
فقیر گوید:مناسب است در اینجانقل این سه شعر از سعدی:
به چشم کسان در نیاید کسی. که از خود بزرگی نماید بسی
مگوتابگویند شکرت هزار. چه خود گفتی از کس توقع مدار
بزرگان نکرده انددرخود نگاه. خدابینی از خویشتن بین مخواه
دوم:قال علیه السلام:”المصیبه للصابرواحده وللجازع اثنتان“
فرمود:مصیبت شخص صبرکننده یکی است وبرای جزع کننده دو تااست.
فقیر گوید:ظاهرادوتا بودن مصیبت جزع کننده،یکی مصیبت وارده براواست ودیگر مصیبت نابود شدن اجراوست.
به جهت جزع وبی تابی او؛چنانکه در بعضی روایات است:فان المصاب من حرم الثوب،یعنی مصیبت زده کسی است که ازثواب بی بهره ماند.
سوم:قال علیه السلام:”الهزل فکاهه السفهاءوصناعه الجهال“،بیهودگی خوش منشی بیخردان وصفت نادان است.
فقیر گوید:این معنی در صورتی است که هزل با لام باشدواگرهزل با همزه باشدچنانکه در بعض نسخ است یعنی ریشخندوفسوس ومسخرگی، وشکی نیست که این عمل شیوه اراذل واوباش وپست فطرتان است وصاحب این عمل رااز دین وایمان خبری واز عقل ودانایی اثری نیست وبه مراحل بسیار از منزل انسانیت دور ونام انسانیت از او مهجور است.
چهارم:قال علیه السلام:"السهرالذللمنام والجوع یزید فی طیب الطعام”
فرمود:بیداری لذیذ کننده تر است خواب را وگرسنگی زیاد می کنددر خوبی وپاکیزگی طعام.
پنجم:قال علیه السلام:”اذکر مصرعک بین اهلک فلا طبیب یمنعک ولاحبیب ینفعک“
فرمود:یاد کن آن وقتی را که افکنده شده ای بر زمین مقابل اهل خود پس طبیبی نیست که منع کند تورا از مردن ونه دوستی که نفع رساند تورا در آن حال.
مشاهده شده در کتاب منتهی الآمال،اثر محدث کبیر حاج شیخ عباس قمی ره،ص446تا448.
آخرین نظرات