بصیرت در لغت:
این واژه برگرفته از ریشه ی عربی"بصر"است وجمع بصر،بصائراست .درقول خداوندکه می فرماید:فمااغنی عنهم ولاابصارهم وغالبابه صورت ترکیبی اضافی با واژه ی چشم به کاررفته ودربرابربینایی حسی وظاهری ،به معنی بینایی قلبی وشهودی بوده است.برخی گفته اندبصیرت ،معرفت واعتقادکامل شده درقلب ،نسبت به اموردینی وحقائق امور است .
بصیرت به معنای روشن ،روشنایی وبینایی،یکی از مهمترین واژه های کاربردی در فرهنگ قرآنی است .با این همه مراداز بصیرت در عرف سیاسی واجتماعی ،همان قدرت تشخیص مسائل پیچیده ی سیاسی اجتماعی ودرک وفهم درست آن ،برای دستیابی به راهکارهای مفیدوسازنده در این حوزه ها می باشد.
صاحب رای وبصیرت کسی است که بتوانددرهنگام بحران ها وفتنه های اجتماعی ،حق را از باطل تشخیص دهدوموضع مناسب با آن اخذکندودر سیاهی فتنه ها وتاریکی آن بتواندبا نورمعرفت،تقوای الهی،مسیر خویش را بشناسدودر آن حرکت کند.
بصیرت در اصطلاح:
شناخت روشن ویقینی از دین ،تکلیف،پیشوا،حجت خدا،راه،دوست ودشمن ،حق وباطل گویند.بصیرت صفتی است در شخص که به او توانایی شناخت راه حق وباطل از یکدیگر را می دهدوالبته همچون بسیاری از صفات نفسانی در انسان با زمینه های قبل موجوددر انسان نیز در ارتباط می باشد،به طوری که ممکن است فردی اساسا فاقدتوان لازم برای تشخیص دقیق وصحیح باشد.در نتیجه چنین فردی اگر چه ممکن است انسان بسیار خوبی بوده وبه لحاظ مراتب علمی نیز در سطح بالایی باشداما در مواردی که نیاز به عنصر بصیرت وجودداردولی بایددر حرکت مقلدباقی بماندواز اظهار نظرهایی که نیازمندقوه ی تشخیص است خودداری نماید.
مشاهده شده درپایان نامه بصیرت ر آیات وروایات اثر زهره واحدی
آخرین نظرات