1-اینکه در تمام ایام حیات ،هیچگاه راه وخط زندگی خود را ،از مردم جدا نکرد.ساده وبی پیرایه زیست وخود را اسیر زندگی های لوکس واشرافی نکرد ،مردم او را از خود ومانندخود می دانستندواین باور را به درستی پیدا کرده بودندکه جز عشق خداوخدمت به مردم به چیزی نمی اندیشیدودر واقع به قصد پیداکردن آوازه ورسیدن به قدرت وسلطه جبارانه تلاش نمی کندواین عامل مهمی در پذیرش رهبری او از سوی قاطبه مردم بود .
2-با قاطیعت وصف ناپذیری بر سر آرمان های خود،راسخ واستوار ایستادوبا احدی برسرآن معامله نکرد.
3-اینکه شجاعتی ممتاز از خودنشان دادودر هیچ عرصه ای از خود بیم وهراس به دل راه نداد،نه در دشمنان داخلی وخارجی با همه امکانات ارعاب ووحشتی که در اختیار داشتند،به خود لرزید،ونه در مقابل مخالفان متعصب که او را به ارتداد وفسق متهم می کردند .
4-سادگی بیان وصراحت لهجه او بود .وی به زبان مردم عادی کوچه وبازار سخن می گفت ودیدگاه های خود را در لفافه های سنگین اصلاحات سیاسی وواژه های ثقیل حبس نمی کرد ولذا مردم به روشنی سخن او را می فهمیدندو منظور او را در می یافتند.
5-نفوذ معنوی او بود که از عرفان سرشار ش سر چشمه گرفته بود.پیام ها وسخنرانی هایش تا اعماق جان مخاطبانش نفوذ می کردوهر بار که کشور به حال رکود وافسردگی در می آمد،روح وجان تازه ای به کالبد جامعه می دمید.
مشاهده شده در تاریخ فرهنگی -سیاسی معاصر ایران اثر علی اکبر حصاری ص274-275
آخرین نظرات